جدول جو
جدول جو

معنی داکی ها - جستجوی لغت در جدول جو

داکی ها
نام مردم داکیه، یعنی مردم ناحیۀ رومانی کنونی، (ایران باستان ج 3 ص 2462 و 2467 و 2469)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ده علی را گویند، (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه که در 11هزارگزی جنوب کوزران و 2هزارگزی باختر راه فرعی کوزران به چهار زیر واقع شده است زمینش دشت و سردسیر است و تعداد سکنۀ آن 120 نفر است که به کردی و فارسی صحبت میکنند، آبش از سراب هفت آشان تأمین میشود، محصولاتش عبارت از غلات حبوب، صیفی دیمی و مختصر میوه است، شغل اهالیش گله داری است و راه آن مالرو است در تابستان با اتومبیل میتوان رفت، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
به گفتۀ هرودت نام یکی از چهار طایفۀ چادرنشین است که با شش طایفۀ شهری و ده نشین دیگر پارسیان را تشکیل می داده اند، (ایران باستان ج 1 ص 227)
لغت نامه دهخدا
های های، هایاهای، شور و غوغای ماتم زدگان، صدای گریۀ مصیبت زدگان و واقعه دیدگان:
های و هوئی میرسد امشب به گوش هوش باز
همنشین از گریۀ پرهای ها معذور دار،
میرزامؤمن استرابادی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کی یَ)
نام قدیم ناحیتی که منطبق با کشور رومانی فعلی است. (ایران باستان ج 3 ص 2466 و 2470 و 2473)
لغت نامه دهخدا
تصویری از های ها
تصویر های ها
هیاهو شوروغوغا، فریاد وناله ماتم زدگان: (های وهویی میرسد امشب بگوش هوش باز همنشین ازگریه پرهای هامعذوردار) (مومن استرابادی)
فرهنگ لغت هوشیار